3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"

ساخت وبلاگ
نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوز  ز جمع آشنایان می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تیرگی ها به بیمار دل خود می دهم گوش  گریزانم از این مردم که با من بظاهر همدم و یکرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دوصد پیرایه بستند   از این مردم، که تا شعرم شنیدند برویم چون گلی خوشبو شکفتند ولی آن دم که در خ 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

چامه گاه - از یاد رفته - از دفتر شعر " اسیر" از یاد رفته - از دفتر شعر " اسیر" یاد بگذشته به دل ماند و دریغنیست یاری که مرا یاد کنددیده ام خیره به ره ماند و ندادنامه ای تا دل من شاد کندخود ندانم چه خطایی کردمکه ز من رشتهالفت بگسستدر دلش جایی اگر بود مراپس چرا دیده ز دیدارم بستهر کجا مینگرم باز هم اوستکه به چشمان ترم خیره شدهدرد عشقست که با حسرت و سوزبر دل پر شر 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

امشب از آسمان دیده‌ی تو روی شعرم ستاره می‌بارد در زمستان دشت کاغذها پنجه‌هایم جرقه می‌کارد شعر دیوانه‌ی تب‌آلودم شرمگین از شیار خواهش‌ها پیکرش را دوباره می‌سوزد عطش جاودان آتش‌ها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست شب پر از قطره‌های الماس است از سیاهی چرا هراسیدن آنچه از شب به جای می‌ماند عطر سکرآور گل یاس است آه بگذار گم شوم در تو کس 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

چامه گاه - آینه شکسته - از دفتر شعر " اسیر" آینه شکسته - از دفتر شعر " اسیر" دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیزبر پیکر خود پیرهن سبز نمودمدر آینه بر صورت خود خیره شدم بازبند از سر گیسویم آهسته گشودمعطر آوردم بر سر و بر سینهفشاندمچشمانم را ناز کنان سرمه کشاندمافشان کردم زلفم را بر سر شانهدر کنج لبم خالی آهسته نشاندمگفتم به خود آنگاه صد افسوس که او نیستتا مات شو 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

باز کن از سر گیسویم بند پند بس کن که نمیگیرم پند در امید عبثی دل بستن تو بگو تا به کی آخر تا چند از تنم جامه برآر و بنوش شهد سوزنده لبهایم را تا یکی در عطشی دردآلود به سر آرم همه شبهایم را خوب دانم که مرا برده ز یاد من هم از دل بکنم بنیادش باده ای  ‚ ای که ز من بی خبری باده ای تا ببرم از یادش شاید از روزنه چشمی شوخ برق عشقی به دلش تافته است من اگر تازه و زیبا بودم او ز من تازه تری یافته است شاید ا 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

چامه گاه - افسانه تلخ- از دفتر شعر " اسیر" افسانه تلخ- از دفتر شعر " اسیر" نه امیدی که بر آن خوش کنم دل نه پیغامی نه پیک آشنایی نه در چشمی نگاه فتنه سازی نه آهنگ پر از موج صدایی ز شهر نور و عشق و درد و ظلمت سحر گاهی زنی دامن کشان رفت پریشان مرغ ره گم کرده ای بود که زار و خسته سوی آشیان رفت کجا کس در قفایش اشک غم ریخت کجا کس با زبانش آشنا بود ندانستند این بیگانه 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

چامه گاه - اسیر - از دفتر شعر " اسیر" اسیر - از دفتر شعر " اسیر" تو را می خواهم و دانم که هرگز  به کام دل در آغوشت نگیرم تویی آن آسمان صاف و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم ز پشت میله های سرد تیره نگاه حسرتم حیران به رویت در این فکرم که دستی پیش اید و من ناگه گشایم پر به سویت در این فکرم که در یک لحظه غفلت  از این زندان خاموش پر بگیرم به چشم مرد زندانبان بخندم 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chamegah بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:18

نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوز  ز جمع آشنایان می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تیرگی ها به بیمار دل خود می دهم گوش  گریزانم از این مردم که با من بظاهر همدم و یکرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دوصد پیرایه بستند   از این مردم، که تا شعرم شنیدند برویم چون گلی خوشبو شکفتند ولی آن دم که در خل 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : رمیده,دفتر,اسیر, نویسنده : chamegah بازدید : 17 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 4:13

چامه گاه - 4- از یاد رفته - از دفتر شعر " اسیر" 4- از یاد رفته - از دفتر شعر " اسیر" یاد بگذشته به دل ماند و دریغنیست یاری که مرا یاد کنددیده ام خیره به ره ماند و ندادنامه ای تا دل من شاد کندخود ندانم چه خطایی کردمکه ز من رشتهالفت بگسستدر دلش جایی اگر بود مراپس چرا دیده ز دیدارم بستهر کجا مینگرم باز هم اوستکه به چشمان ترم خیره شدهدرد عشقست که با حسرت و سوزبر دل پر شررم چیره شدهگفتم 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : رفته,دفتر,اسیر, نویسنده : chamegah بازدید : 13 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 4:13

چامه گاه - 2- آینه شکسته - از دفتر شعر " اسیر" 2- آینه شکسته - از دفتر شعر " اسیر" دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیزبر پیکر خود پیرهن سبز نمودمدر آینه بر صورت خود خیره شدم بازبند از سر گیسویم آهسته گشودمعطر آوردم بر سر و بر سینهفشاندمچشمانم را ناز کنان سرمه کشاندمافشان کردم زلفم را بر سر شانهدر کنج لبم خالی آهسته نشاندمگفتم به خود آنگاه صد افسوس که او نیستتا مات شود زین همه افسونگر 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر"...ادامه مطلب
ما را در سایت 3- از دوست داشتن " از دفتر شعر اسیر" دنبال می کنید

برچسب : آینه,شکسته,دفتر,اسیر, نویسنده : chamegah بازدید : 14 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 4:13